از راز چشمان تو آهو هم خبر داشت
می خورد تا بر صحن جارو هم خبر داشت
تفسیر قرآنی تو و قرآن همه تو
طاها و یاسینی تو و فرقان همه تو
هر جای دریا با تو سقا خانه دارد
حتی کبوتر هم کنارت لانه دارد
باران میان صحن تا نقاره می زد
با نغمه نقاره ها نقاره می زد
فرقی ندارد جای جای صحن هایت
باب الجوادت یا ورودی هدایت
دیوار هم از پا به سر آیینه دارد
آیینه در آیینه در آیینه دارد
اذن دخولت را تمام آسمان گفت
احرام بستیم و موذن هم اذان گفت
غرق شلوغی می شوم دریاست اینجا
هر روز نوروز است و عاشوراست اینجا

عباس نعمتی