عباس نعمتی

۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

شهر خدا


در آسمان می درخشد

رخسار ماه تمام است

سی عید امشب شد آغاز

آغاز ماه صیام است


امشب زمین آسمان شد

از برکت صحبت او

آغاز شد صحبت عشق

وا شد در رحمت او


دنیا همه نام او شد

تابید طاها و فرقان

خوانده است ما را بیایید

مهمانی ماه باران


بوی خدا دارد انگار

افطار با نان و خرما

عطر خدا باز پیچید

در اشک ها و دعا ها


مثل هلال همین ماه

بیرون بیا ماه پنهان

حالا که شهری بزرگ است

شهر خدا شهر قرآن


عباس نعمتی

۲۸ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۲۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس نعمتی

پلاک و استخوان....


امروز تنها تهران میزبان شهدا نبود

تمام ایران عطر شهادت پیچید....


پیامی آورده اند...


هوای عاشقی از سر گرفته

زمین را اشک صد مادر گرفته

سلام ای مادران چشم در راه

خبر دارید آمد چند صد ماه؟

خبر دارید بین آسمان ها

که با تابوت آمد استخوان ها

"کجایید ای شهیدان خدایی

بلا جویان دشت کربلایی"

در این باران چرا حالا رسیدید؟

علمداران چرا حالا رسیدید؟

تمام عشق را تنها نوشتید

پیام از صبحتان با ما نوشتید

پیامی از طلوع صبح صادق

پیامی از "سبک روحان عاشق"

نشان بی نشان ها قصه دارد

پلاک و استخوان ها قصه دارد

هزاران قصه از دستان بسته

دوباره روضه ی پهلو شکسته

به روی نی سری می رفت بالا

خدایا! آسمان شد اربا اربا...

بدون سر نوای عشق سر داد

علم یکجا و یکجا مشک افتاد


#


پینوشت:

دیگر زمین را بال پروازش شمایید

مهمانی امسال آغازش شمایید


عباس نعمتی


***

این چهار بیت بعد ازفیلم شیار 143 یادم آمد. دو بیت اول سال گذشته نوشته شده بود و دوبیت بعدی چند روز قبل.


دوباره گفتن این عاشقانه ها سخت است

به نظم آمدن این ترانه ها سخت است

همیشه چشم به در بود سی سال است

صدا در آمدن از درب خانه ها سخت است


صدا در آمده از درب خانه ها حالا

وزیده عطر صدای ترانه ها حالا

دوباره قصه یک استخوان و یک تابوت

نشانه آمده از بی نشانه ها حالا


عباس نعمتی

۲۷ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس نعمتی

تقدیم تو باد (طنز)


نازنینا شعر من با شور تقدیم تو باد

این مه ده چار پر از نور تقدیم تو باد

گفته بودم گر که حالت خوب نیست

حال بعد از دادن کنکور تقدیم تو باد

گفت "ساقی" قیمت هر قبر بالا می رود

هست اینجا پانصد و شش گور تقدیم تو باد

یک گل آوردم برایت برگ هایش ریخته

هست پژمرده ولی با زور تقدیم تو باد

می دهد حافظ سمرقند و بخارا را فقط

سازمان های پر از منشور تقدیم تو باد


#


"جانکری" گفتا بگو ای "جان" جان

کل نیروگاه ها "از دور" تقدیم تو باد


عباس نعمتی

۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۲۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس نعمتی

بی خمینی راه هرگز راه نیست

خدا را شکر که در زمانی زندگی می کنیم که امام بود تا اسلام را دوباره زنده کند، عصر خمینی.


سلام بر تو که اسلام را دوباره جان بخشیدی

سلام بر تو ای آیت الله

سلام بر تو ای عبد صالح

السلام علیک یا روح الله

و سلام بر تو ای منتظر واقعی

عمری گذشت و راه نبردم به کوی دوست

مجلس تمام گشت و ندیدیم روی دوست

گلشن معطر است سراپا ز بوی یار

گشتیم هرکجا نشنیدیم بوی دوست

هرجا که می روی ز رخ یار روشن است

خفاش وار راه نبردیم سوی دوست

میخوارگان دلشده ساغر گرفته اند

ما را نمی نصیب نشد از سبوی دوست

گوش من و تو وصف رخ یار نشنود

ورنه جهان ندارد جز گفتگوی دوست

با عاقلان بگو که رخ یار ظاهر است

کاوش بس است این همه در جستجوی دوست

ساقی ز دست یار به ما باده می دهد

بر گیر می تو نیز ز دست نکوی دوست

امام خمینی (ره)


چه بگویم از شخصیت چند بعدی تو، دانشمند، فقیه، سیاست مدار، مفسر، مرجع، عارف، شاعر و...


و بعد از تو ای خمینی کبیر پرچم به دست کسی رسید که خمینی دیگریست...

آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (دامت برکاته)

 پی نوشت:

در هوا جز عطر بسم الله نیست

کس نبیند عید وقتی ماه نیست

با تو روشن شد چراغ راه عشق

بی خمینی راه هرگز راه نیست


عباس نعمتی

۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس نعمتی

شاید این جمعه آخر باشد....


چو بویت بشنود باران چشمانم

گلستان می شود یک شب بیابانم

ز دوریت نوایی نغز می سازم

و همچون تار گیسویت پریشانم

برای دیدن جای قدم هایت

شبم تا صبح را در کوچه می مانم

نگاه انداختی بین خیال من

دوباره عطر آگین شد شبستانم

پرم از آرزوی وصل تو اما

بیا و باز از عشقت بنوشانم

برایت باز کردم لای قرآن را

پر است از برگ نرگس لای قرآنم

"و من آیاته..." آمد، که می آیی

زمینی مرده در سودای بارانم

تمام شاپرک ها چشم در راهت

بیا و سبز کن گل های گلدانم


.......


 یار شاید که مسافر باشد

شاید این جمعه آخر باشد

همه جا عطر گل یاس شده

تازه دوری تو احساس شده

آیه ها باز زمین گیر شدند

کعب ها عالم تفسیر شدند

باز هم بر سر نی قرآن شد

باز اسلام ابو سفیان شد

مشرکان مکر جدید آوردند

دین اسلام یزید آوردند

ما ولی باز حسینی هستیم

همه فرزند خمینی هستیم

خاک اسلام پر از مختار است

خامنه ای همه جا بیدار است

خادم کعبه سعودی نشود

دین اسلام یهودی نشود

چشم در راه بهاریم بیا

عشق دیدار تو داریم بیا...


عباس نعمتی

۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس نعمتی

سلام بر 175 غواص شهید


بر این زمین تشنه بارانی فزون آمد
آری زمین از قالب دنیا برون آمد
اینجا همیشه کربلا و روز عاشوراست
آلاله ها چون لاله های واژگون آمد
گمنام تر از برگ های یاس می بارید
ابری که بین آسمان همرنگ خون آمد
یک نامه تنها شرح تنهایی دریا بود
از سوی لیلا سوی مجنون با جنون آمد
انگار روز عاشقی نزدیک نزدیک است
روزی که بر رگ های عالم باز خون آمد

.......

دوباره گفتن این عاشقانه ها سخت است
به نظم آمدن این ترانه ها سخت است
همیشه چشم به در بود سی سال است
صدا در آمدن از درب خانه ها سخت است

#

صدا در آمده از درب خانه ها حالا
وزیده عطر صدای ترانه ها حالا
دوباره قصه یک استخوان و یک تابوت
نشانه آمده از بی نشانه ها حالا!

عباس نعمتی

۰۶ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۳۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس نعمتی

احسنت بر ماه شعبان


میلاد سرداران کربلا مبارک باد.

امشب دوباره پر از نور
هر گوشه ای از زمین است
لبریز از شادی و شور
از کربلا تا مدینه است

تبریک بر لب ملائک
در آسمان جشن بر پاست
شادند امشب ملائک
در کربلا باز غوغاست

بوی بهشت است برپا
از عشق کوی حسین است
بخشیده جرم ملک را
از نور روی حسین است

تفسیر قرآن شد آغاز
تفسیر طاهای سجاد
هر لحضه ای می وزد باز
عطر دعا های سجاد

آغاز شد عشق از سر
با غیرت الله عباس
حس می شود بوی حیدر
از آیت الله عباس

ماهی که امشب در آمد
ماهی پر از بوی باران
پیچیده بوی محمد
احسنت بر ماه شعبان

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
۰۱ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس نعمتی